برای دانلود رمان نارنگ به سایت رمان بوک خوش آمدید
مقداری از متن رمان نارنگ از شکیبا ظهیری :
دستبهسینه به دیوار کنار آسانسور تکیه داد. نگاه رضایتمندش را بالا گرفت و با لبخند به نقوش درهم گلهای شاهعباسی چشم دوخت. پنجرههای هلالی شکل کوچکی که دورتادور سقف نیمدایرهای کار گذاشته شده بودند، نور طلایی خورشید را از میان شیشههای رنگارنگشان عبورمیدادند ...