برای دانلود مجموعه داستان جیغ خرگوش به سایت رمان بوک خوش آمدید
مقداری از متن مجموعه داستان جیغ خرگوش از سعیده براز :
آگاهی از اتفاق شومی که می دانی هیچ تاثیری نمی توانی در روندش داشته باشی، عذاب آورترین آگاهی دنیاست.
برای دانلود مجموعه داستان جیغ خرگوش کلیک کنید
برای دانلود رمان اولویت اول به سایت رمان بوک خوش آمدید
مقداری از متن رمان اولویت اول از سعیده براز :
بیاید نگاهی بندازیم به شروع جدیدترین اثر سعیده براز، رمان اولویت اول :
چمدانم را به سختی از صندوق اسنپ بیرون می آورم و به دنبال خودم می کشم، زنگ آیفون را می زنم و در باز می شود.
به سختی چمدان را ...
برای دانلود رمان به ژرفی اندوهت به سایت رمان بوک خوش آمدید
مقداری از متن رمان به ژرفی اندوهت از سعیده براز :
_عشق که فقط رسیدن نیست
گاهی باید بهش نرسی
_شاید قضیه ی ما استثنا باشه
_هست ،چون قراره بهم نرسیم.
برای دانلود رمان به ژرفی اندوهت کلیک کنید
برای دانلود رمان سرمه چشمان هامین به سایت رمان بوک خوش آمدید
مقداری از متن رمان سرمه چشمان هامین از سعیده براز :
بیایید نگاهی بندازیم به شروع رمان سرمه چشمان هامین اثر سعیده براز :
کلافه درون اتاق قدم می زنم، صدایی از پایین شنیده نمی شود و همین موضوع کلافه ترم می کند.
صدای گریه ی چیکا را می شنوم و دیوانه ...
برای دانلود رمان به سیاهی سرمه ی چشمانت به سایت رمان بوک خوش آمدید
مقداری از متن رمان به سیاهی سرمه ی چشمانت از سعیده براز :
ساعت دو شب است و من خواب ندارم. مدام فکر های آزار دهنده در ذهنم جولان می دهند.
نت گوشی ام را روشن می کنم تا کمی در فضای مجازی بچرخم بلکه خوابم بگیرد. چند دقیقه ...
برای دانلود مجموعه داستان کوتاه زیبای لعنتی به سایت رمان بوک خوش آمدید
مقداری از متن مجموعه داستان کوتاه زیبای لعنتی از سعیده براز :
ساعت6صبح بود،باصدای زنگ موبایل ازخواب پریدم.
می دانستم احمداست...هرروزاین ساعت تماس می گرفت تابیدارشوم وصبحانه رابرایش آماده کنم...ازشب کاریهایش متنفربودم چون خواب رابرمن هم حرام می کرد.
تماسش راپاسخ دادم ومشغول آماده کردن صبحانه شدم...بی حوصله وعصبی سرمیزنشسته بودکه ...
برای دانلود رمان اشتباه صحرا به سایت رمان بوک خوش آمدید
مقداری از متن رمان اشتباه صحرا از سعیده براز :
- میدونی چقد واسه امشب نقشــه کشیــدم ؟ میدونی چقد دندون سر غیرتــم زدم تا به امشب برسم؟
لب گزیده و دستم را به سرم گرفتم تا از فاجعه رسوایی که قرار بود تا چند لحظه دیگر خانه خرابم کند کمتر شود!
نالان ...
برای دانلود رمان سرآغازی نو به سایت رمان بوک خوش آمدید
مقداری از متن رمان سرآغازی نو از سعیده براز :
ـنازی گفت که اولش یکم شاخ شدی و روی خوش نشون ندادی...حتما خوب فکراتو کردی دیدی که بهتر از من گیرت نمیاد ...یا اینکه اگه حرفمو گوش نکنی صورت خوشگلتو بی ریخت میکنم.
نادر از جیب کتش یه ظرف کوچیک بیرون آورد ...
برای دانلود رمان همسایه قلبم به سایت رمان بوک خوش آمدید
مقداری از متن رمان همسایه قلبم از سعیده براز :
کلاس که تموم شد سطل به دست وارد محوطه ی دانشگاه شدم و به سمت ماشینم رفتم. به خاطر سنگینی سطل لنگ میزدم که یکی صدام کرد.
ـ خانم راننده.
صورتمو به سمت صدا برگردوندم. اینکه همون پسره است که ماشینش خیلی جیگر ...
برای دانلود رمان آشتی به سایت رمان بوک خوش آمدید
مقداری از متن رمان آشتی از سعیده براز :
متوجه حضور آروین بودم که کنار اپن ایستاده بود اما بی توجه به حضورش درحال شستن ظرفها بودم که نزدیکتر شد و شیر آب را بست.
-چند هفته است برگشتم و باهم داریم زیر یه سقف زندگی می کنیم اما تو اصلا بهم توجهی ...