برای دانلود رمان دیزالو به سایت رمان بوک خوش آمدید
مقداری از متن رمان دیزالو از آندرومدا :
می زد.... فقط می زد... فقط مامان را می زد.
محمد را می دیدم که بابا را عقب می کشد... چشمانم تار بود؛ هاله ای از اهورا را می دیدم که بی رمق در قسمتی دیگر از موکت نشسته بود.
در باز بود... همه می ...