رمان بوک – دانلود رمان – رمان عاشقانه
رمان بوک – دانلود رمان

دانلود رمان طالع اغبر از یاسمن فرح زاد

  • 1 جولای 2024
  • دسته‌بندی نشده
دانلود رمان طالع اغبر از یاسمن فرح زاد

دانلود رمان طالع اغبر از یاسمن فرح زاد

دانلود رمان طالع اغبر از یاسمن فرح زاد

 نام نویسنده : یاسمن فرح‌ زاد
 نام ناشر:  باغ استور

خلاصه رمان طالع اغبر از یاسمن فرح زاد

رمان طالع اغبر روایت یه طلسمه یه طالع سیاه و ترسناک!

درخت ارسی که تو خونه پدرخونده‌‌ام هست معمولی نیست. هر سال یک دختر باکره رو زیر اون درخت سیاه تا سر حد مرگ تحریک می‌کرد و بعد جسم پر از شهوتشون روی یک تخته سنگ قربانی میشه.

یک مار پیتون سیاه رنگ داخلش لونه داشت، با چشمای قرمز ترسناکش! هر بار به تماشا می‌نشست که چطور خون قربانی ها به خورد ریشه های اون درخت سیاه میره، تماشا می‌کرد و دندون هاش رو برای انتقامی سخت از البرز و افرادش تیز می‌کرد.

پدرخونده‌ ام انسان نبود و من نمی‌دونستم با چی طرفم!

یه شب، اون درخت من‌ رو فراخوند، مار سیاه پیتون دور بدنم پیچید و من شبیه یک عروسک، از داغی و فشاری که داشت به تنم میاورد مسخ شده بود.

اون هیولا با پیوند عمیقی که بین جسم هامون ایجاد کرد، ازاد شد و من‌و غنیمت جنگی به حساب آورد، به عنوان جفت، اسیر غل و زنجیر انتقامش شدم.

مقداری از متن رمان طالع اغبر

از همون اوان کودکی از ذوق و علاقه‌ش به خودم لذت می‌بردم.

– آقا، جسارتاً چی باعث شد زودتر تشریف بیارید؟ آخرین سری گفتید اوایل مهر میاین دیدنش.

استکان خالی چایی رو داخل سینی مسی گرد برگردندم.

– دلم تنگ شده بود؛ میخوام ببرمش عمارتم. این تابستون می‌خوام بیاد ور دل خودم.

– عمارت شخصی خودتون؟ همونجا که اون درخت ارس…

بین کلامش پریدم و جدی گفتم:

– همونجا خاتون! خونه خودم، همون خونه ای که وسط جنگله و نزدیک روستای بهارک! مشکلیه؟

نگاه دزدید. از همون اثنا با خودش نزاعی مختصر ولی خشنی داشت. برعکس بابک طمانینه لبخند محوی زد و ملایم، طوری که از آوای کلامش احتیاط چکه می‌کرد گفت:

– شما اختیار دار نهالید. بزرگ ترشی. اصلح تر از شما مادر گیتی نزاییده فقط…اون درخت شوم…خب برای نهال که نمیدونه شما چی هستید و خونه ای که پر از خون‌آشامه یکم…چی بگم آخه! بهتر نیست یه جای دیگه ببریدش؟!

خونسرد یک پسته مغز کردم و تو دهنم انداختم.

– من آلفام خاتون، اون خونه پدریمه و امن ترین جاییه که می‌تونم ببرم. درمورد اون درخت، مراسم انجام شده. لازم نیست نگران باشی.

ابروهای تاتو شده قیطونیش بالا پرید.

– به این زودی آقا؟ مگه تاریخش هشتم شهریور نبود!

برای دانلود رمان طالع اغبر از یاسمن فرح زاد کلیک کنید

لینک کوتاه مطلب:
مطالب مرتبط
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
دانلود رمان - رمان بوک - دانلود رمان عاشقانه - رمان رایگان
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان بوک – دانلود رمان – رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.