رمان بوک – دانلود رمان – رمان عاشقانه
رمان بوک – دانلود رمان

دانلود رمان تب داغ هوس 1

  • 1 جولای 2024
  • دسته‌بندی نشده
دانلود رمان تب داغ هوس 1

دانلود رمان تب داغ هوس 1

دانلود رمان تب داغ هوس 1

خلاصه رمان دوجلدی تب داغ گناه (هوس)

در رمان تب داغ گناه (هوس) جلد 1 میخوانیم که خیانت پدر نفس و مادر ارمین منجر به مرگ پدر و مادر آرمین می شه، سیزده سال بعد آرمین به شکل ناشناس وارد زندگی و خانواده نفس می شه، اونم به عنوان رئیس پدرش و نقشه می کشه نفسو عاشق خودش کنه و با برنامه ریزی بهش تجاوز کنه و فیلم بگیره با فیلم نفسو تهدید به ادامه رابطه کنه تا جایی که …‌

در جلد دوم هم میخونیم که چند سال بعد از ازدواج آرمین و نفس که پسرشونو از دست دادن و نفس بخاطر خیانتی که آرمین گردن نمی گیره طلاق می گیره اما صبح فردای طلاق وقتی چشم باز می کنه باز تو تخت آرمینه…

هروقت آرمین ثابت می کنه خیانتی نبوده یک نفر ناشناس مدارکی تحویل نفس میده که اثبات می کنه آرمین زن و بچه داره، در پی این کش مکش نفس متوجه خیلی از اتفاقات پشت پرده می شه که همه زیر سره..‌‌.

مقداری از متن رمان تب داغ هوس 1

-سلام.
قلبم هری ریخت ، سریع گوشی رو از رو گوشم برداشتم و دو مرتبه به شماره نگاه کردم که نکنه اشتباهی تشخیص دادم که شماره ی خشایاره …ولی نه شماره خودش بود با تردید گفتم:
-خشا …ی…یار؟!!!!
-آره خودمم
-نه تو خشایار نیستی این صدای اون نیست!!
-چرا خودشم من سر قرارم تو نیستی
انقدر عصبانی شدم که یادم رفت مخاطبم تن صدای خشایار رو نداشت با عصبانیت گفتم :
-چرا الکی حرف می زنی من همین الان از سر جام بلند شدم ، خالی نبند
-من سر قرارم می تونی برگردی و من و ببینی
-نمی تونم
-چرا؟
-بابا انقدر دیر کردی که آخر شریکه بابام منو دید ، دوساعت هم مخ منو با سوال و جوابش خورد ، یه گیری هم داده بود که من الا و بلا اومدم سر قرار اگر برگردم و منو ببینه که برگشتم … خب آبروم می ره
-خب یه کلمه می گفتی آره خودتو راحت می کردی
-تو انگارشرایط من و هنوز درک نکردی ، طرف شریکه بابامه ، می ره می ذاره کف دست بابام و بعد هم هیهات ، بابام سر منو پخ پخ
خندید و گفت :
-اینجا که جز من کسی نیست رفته بابا، برگرد

-خشایار به خدا خالی بسته باشی دیگه نه من نه تو ها

رمان تب داغ هوس دو جلدی می باشد و جلد دوم رمان را می توانید از این لینک دریافت کنید.

جدی گفت:
-می گم کسی نیست
-خیله خب چطوری بشناسمت؟
-اینجا جز من و تو کسی نیست ، وقتی برگردی منو می شناسی
تمام سرم پر از تردید شد ، یه خوفی ته دلم افتاد ، گوشه ی لبمو گزیدم و آهسته بدون اینکه گوشی رو از روی گوشم بردارم برگشتم ، نگاهم از زمین شروع شد درست بیست قدم عقب تر از من یه جنس مذکر ایستاده بود ، کفش های مردونه ، شلوار جذب مشکی پارچه ای…تپش قلبم بالا رفت و روی کمرم عرق سردی نشست ، نفسمو حبس کردم و نگاهم و بالا ترکشیدم ، یه پالتوی کوتاه …قدم به قدم نزدیکم می شد ، نه نه نه اون نیست دیده ایستادم می خواد بیاد جلو یه چیزی بگه … اونم گوشی دستشه !!! نه خدایا لبمو زیر دندون چنان گزیدم که حس کردم سوراخش کردم ، صدا از داخل گوشی به گوشم رسید
-دیدی چه راحت تونستی منو بشناسی؟
لمس شدم ، پوزخندش پررنگ و پررنگ تر می شد …گوشیم از دستم سُر خورد افتاد زمین روی برفا ، ولی دستم همون طور بالا کنار گوشم با فیگوره تلفن جواب دادن مونده بود ، یکی تو سرم زمزمه می کرد ، رو دست خوردی …دهنم باز مونده بود و خشکه خشک شده بود ، چشام هم از خیرگی می سوخت …

رمان های مشابه : رمان خدمتکار اجباری

به فاصله ی نیم متر کمتر از من ایستاد ، گوشیم و از روی زمین برداشت و در حالی که برفا رو از روش پاک می کرد گفت :
-تو که گفتی نیم ساعته اومدی ، چرا خالی می بندی که دوساعته منتظرمی؟
از شک یه بار دیگه با هول زدگی گفتم:
-سلام
بلند زد زیر خنده و گفت:
-چند بار سلام می کنی؟
باطریه گوشی مو جا انداخت ، روشنش کرد ، یه نیم نگاه به من کرد و سری با زاویه کم به طرفین تکون داد ، بعد نفسی کشید و چشاشو یه کم درشت کرد و بعد به حالت اول برگردوند ،درست حالتی که دِیمِن(دیمون) تو سریال وَمپایردایریز می کنه و گفت :
-آه نفس بسه آرمینم دیگه …گوشی رو به طرفم گرفت و گفت:
-بیا بگیر
ناگهانی از جا پریدم ، مغزم قفل کرده بود ، سریع اولین چیزی که به ذهنم رسید و گفتم:

 

برای دانلود رمان تب داغ هوس 1 به قسمت دانلود رمان مراجعه کنید.

برای دانلود رمان تب داغ هوس 1 کلیک کنید

لینک کوتاه مطلب:
مطالب مرتبط
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
دانلود رمان - رمان بوک - دانلود رمان عاشقانه - رمان رایگان
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان بوک – دانلود رمان – رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.