رمان بوک – دانلود رمان – رمان عاشقانه
رمان بوک – دانلود رمان

دانلود رمان اسیر دزدان دریایی

  • 1 جولای 2024
  • دسته‌بندی نشده
دانلود رمان اسیر دزدان دریایی

دانلود رمان اسیر دزدان دریایی

دانلود رمان اسیر دزدان دریایی

موضوع اصلی رمان اسیر دزدان دریایی

این رمان سرگذشت سوفیا دختر یه تاجر انگلیسی که تو سفر دریایی توسط دزدان دریایی دزدیده میشه تا از پدرش اخاذی کنند اما رئیس دزدان دریایی خواب های دیگه ای برای سوفیا دیده…

شما می توانید این رمان را رایگان بخوانید

پیام های رمان اسیر دزدان دریایی

پذیرش چالش های زندگی، پیدا کردن راه حل تو هر شرایطی، رفتن دنبال رویاهات…

مقداری از متن رمان اسیر دزدان دریایی

از زبان سوفیا :
بخاطر حضور امیت مجبور بودم یه طرفه رو اسب بشینم . دوست داشتم مثل مرد ها کامل رو اسب بشینم و از سرعت اسبم لذت ببرم . اما دختر یه لرد بودن این بدی رو داشت که اجازه چنین کاری رو نداشتی . چون فکر می کردن دور از ادب یه خانمه و ممکنه پشت سرت حرف بزنن!!!
چه چیز مزخرفی ! کاش پسر بودم، اونوقت مثل امیت و ویلیام حسابی آزاد بودم . مسخره بود که به عنوان یه دختر باید تا قبل ازدواج دست نخورده باشی ولی یه پسر میتونه قبل ازدواج تا میخواد رابطه داشته باشه و حتی بهش افتخار کنه . از این تبعیض ها متنفر بودم. اما حیف که کاری جز آبتنی یواشکی و دید زدن برادر هام موقع انواع و اقسام شیطنت هاشون ازم بر نمی اومد. دیگه رسیده بودیم به خونه ، بخشی از موهای باز شده ام رو یه دستی مرتب کردم و پرسیدم
– این مهمون آمریکایی کیه امیت ؟
– شریک جدید پدر تو تجارت دریایی، لرد میلر
– اوه … پس اونم یه لرده ؟
– بله سوفیا و یه پسر مناسب برای تو داره ! پس بهتره ادب رو حسابی رعایت کنی
لبخند خبیثانه ای به امیت زدم . یه پسر مناسب من ! چه سرگرمی خوبی ! شنیده بودم پسر های آمریکایی خیلی شیطون و نترسن. امیت با تاسف به لبخند من سر تکون داد و گفت
– برای رضای خدا سوفیا ، یکبارم شده دختر رامی باش

از زبان دیوید :
دیگه خورشید داشت غروب میکرد که برگشتیم سمت خونه . تفریح خوبی بود . رو به ویلیام گفتم
– تفریحات شما اینجا خیلی جالبه
– چطور ؟
– شکار، سوارکاری ، قایق رانی ، کاملا با ما فرق داره
– آره شما قمار ، شرط بندی و بوکس
خندیدم و گفتم
– دقیقا … اما چه مردای انگلیسی و چه مردای آمریکایی همه تو یه چیز مشترکه تفریحاتمون
– بزار حدس بزنم دیوید … کلاب و مشروب؟ درسته ؟
سر تکون دادم و گفتم
– دقیقا … کلاب، مشروب و دود
ویلیام بلند خندید و گفت
– دقیقا … دقیقا … نظرت راجع به یه برنامه شبانه تو یه بار با کلی دخترای داغ چیه ؟
– اوه ویلیام میخوای قرارمون تو بار مون شاین رو جبران کنی ؟
وقتی لرد آنسل و ویلیام به آمریکا اومده بودن من همه تفریحات جذابمون رو به ویلیام نشون دادم و از همه بیشتر ویلیام از بار مون شاین که تقریبا یه کلاب رقص آزاد بود خوشش اومد . ویلیام گفت
– نه دیوید… اینجا به اون خوبی مون شاین نیست … اما فکر کنم خوشت بیاد
– خوبه … فقط لطفا از این برنامه ما کسی خبر دار نشه
– نگران نباش … خودمم نمیخوام نامزدم بفهمه … خیلی حساسه …
با این حرفش بلند زدم زیر خنده . اکثرا این مکان ها برای مردای مجرد بود نه کسی مثل ویلیام که تا ماه آینده قراره ازدواج کنه! اما از همون شب تو مون شاین فهمیدم طبع ویلیام زیادی آتشینه . به خونه رسیدیم و از اسب ها پیاده شدیم .
اگه اینجا خونه خودم بود الان یک حمام آب داغ رو ترجیح میدادم . اما میدونم مراسمات انگلیسی ها خیلی متفاوته. وارد سر سرای بزرگ ورودی شدیم و به سمت سالن بزرگ غذاخوری رفتیم. فقط انگلیسی ها هستن که 8 شب شام میخورن و قبل از ده همه خوابن . با ورود ما لرد آنسل گفت
– درست به موقع رسیدین پسرا … درست به موقع …
کل میزو از نظر گذروندم و نگاهم رو سوفیا ثابت شد . مشکوک نگاهم کرد . نمیدونم تا چه حد منو دیده بود . اما حدس میزدم نمیدونست من همون کسی هستم که چند ساعت پیش لخت دیدمش . مدل موهاش عوض شده بود ، لباسش هم همینطور . اما اون صورت و اندام هوس انگیز سر جاش بود . ویلیام گفت
– شکار بودیم
نامزد ویلیام هم سر میز بود و کنارش دو صندلی خالی بود . هر دو نشستیم . دقیقا رو به روی سوفیا بودم.

با شیطنت نگاهم میکرد. نگاهش با همه دختر هایی که تا حالا دیدم فرق داشت . غرور واعتماد به نفس تو چشم هاش موج میزد . چشم هایی که میتونست هر مردی رو به زانو در بیاره.

نگاهشو سریع دزدید . با دعای لرد آنسل همه شروع کردن و سوفیا دوباره زیر چشمی به من نگاه کرد . لیوان شرابشو گرفتو آروم جرعه ای خورد.

خدمتکار ظرف بره کباب شده رو کنارم نگه داشت تا برای خودم بکشم و من در این لحظه ترجیح میدادم فقط اون لب های تر شده با شرابو بچشم

….

برای دانلود رمان اسیر دزدان دریایی به باکس دانلود رمان مراجعه کنید

برای دانلود رمان اسیر دزدان دریایی کلیک کنید

لینک کوتاه مطلب:
مطالب مرتبط
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
دانلود رمان - رمان بوک - دانلود رمان عاشقانه - رمان رایگان
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان بوک – دانلود رمان – رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.