رمان بوک – دانلود رمان – رمان عاشقانه
رمان بوک – دانلود رمان

رمان قلب‌ من‌ برای‌ تو

  • 1 ژوئن 2024
  • دسته‌بندی نشده
رمان قلب‌ من‌ برای‌ تو

برای دانلود رمان قلب‌ من‌ برای‌ تو به سایت رمان بوک خوش آمدید

مقداری از متن رمان قلب‌ من‌ برای‌ تو از بهار سلطانی :

مشتی که دانیال به صورت حافظ زد، همه‌چیو آشکار کرد. صدای جیغ مستانه و قلب من با هم بلند شد!
حافظ هیچ حرکتی نکرد. مثل همیشه داشت خودداری می‌کرد. ولی دانیال عصبی و پرخاشگربا صدای بلند فریاد زد:
من حاضر نیستم ده سال به ده سال ببینمِت…منو چه به مهمونی تو!! الانم اگه اینجام فقط به خاطر مامانم اومد!
همون‌لحظه سیمین که توی جمع حضور داشت، از جاش بلند شد و تندی در جواب دانیال گفت:
– آهای…آقا دانیال…پیاده شو باهم بریم. چه خبرته؟ گرد و خاک راه انداختی!؟
دانیال یه لحظه ساکت شد. توی جمع همه می‌دونستن دانیال و حافظ میونه خوبی با هم ندارند، ولی اینو نمی‌دونستن که الان دانیال واسه چی یقه حافظو چسبیده!؟
حافظ لباسشو توی تنش مرتب کرد و سیمین ادامه داد.
– حداقل حرمت سفره‌شو نگه می‌داشتی!
دانیال با غیظ گوشه لبشو کج کرد و گفت:
– من باید تکلیفمو باهات روشن کنم!

***

گاهی وقتا چه بخوای، چه نخوای مسیر زندگیت عوض میشه! حالا چه دوست داشته باشی یا نه! نمی‌خوام با حرفام عذابت بدم…ولی من یه روزی با تموم وجودم عاشق نهال بودم…

***

ته قلبم داشتم به خورده‌ ریزه‌های عشق حافظ فکر می‌کردم. به خورده ریزه‌هایی که هنوزم تو قلبم ازش میراث برده بودم و نمی‌دونم کی می‌خواست با یه خونه تکونی از بین بره!

***

به نظرم عشق اول، آدمو داغون می‌کنه. کاری می‌کنه که دیگه به هیچ چیز و هیچ‌کس دل نبندی…میشه یه احساس خوب،شایدم بد! که همیشه ذهنتو درگیر می‌کنه و افکارتو قلقلک می‌ده. می‌خواد بگه تو هنوزم به فکرشی. ولی واقعاً تا کی!؟

 

برای دانلود رمان قلب‌ من‌ برای‌ تو کلیک کنید

لینک کوتاه مطلب:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
دانلود رمان - رمان بوک - دانلود رمان عاشقانه - رمان رایگان
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان بوک – دانلود رمان – رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.