رمان بوک – دانلود رمان – رمان عاشقانه
رمان بوک – دانلود رمان

رمان بسنه

  • 1 ژوئن 2024
  • دسته‌بندی نشده
رمان بسنه

برای دانلود رمان بسنه به سایت رمان بوک خوش آمدید

مقداری از متن رمان بسنه از آذین بانو :

آیکون پیام روی گوشیم ظاهر شد، بازش کردم و پیام تهدید آمیز سورنا رو خوندم.
” وای به روزت اگه دستم بهت برسه، خونت حلاله بسنه”
پوزخندی زدم و جوابی ندادم. به ده ثانیه نکشید که دوباره پیام داد، اینبار پیامش رنگ و بوی نگرانی داشت
” نگرانتم بسنه، جواب بده، بگو کجایی بیام دنبالت ”
حوصله اش رو نداشتم، براش نوشتم
” حالم خوبه، می خوام یه مدت تنها باشم”
این نوشتم و قبل از اینکه پشیمون بشم براش ارسال کردم.
پیام تایید ارسال پیام با زنگ سورنا همزمان شد سریع گوشی رو خاموش کردم و توی کیفم انداختم.
سرم رو به سمت پنچره کج کردم.
چشم بستم و فکر کردم حس اینکه بهم خیانت شده قلبم رو آتیش می زد.
خیانت که فقط به هم آغوشی نیست همین که فکرت پیش کس دیگه ای باشه خیانته،اینکه به دیگری فکر کنی و پیش یکی دیگه باشی! چه برسه که اون شخص خواهرت هم باشه.
خیانت می تونه تظاهر به دوست داشتن هم باشه، هر چی که بود باور داشتم به اندازه هم آغوشی کثیفه شاید هم بیشتر!
بهاره هیچوقت از من چیزی رو پنهون نمی کرد، نمی دونم چرا در مورد رابطه اش با سورنا هیچوقت نگفته بود!
به همه چی بد بین شده بودم ، یعنی حساسیت سورنا سر امین به این خاطر بود!
می ترسید باز هم امین برنده بشه!
یعنی به خاطر عشقش نسبت به بهاره بود!
شک ها و سوالات توی ذهنم جولان می دادند، سرم داشت منفجر می شد نمی دونستم چی درسته چی غلط
سرم رو با دستم گرفتم و فشردم.
دم دمای صبح بود که از شدت گریه چشمام سنگین شد و خوابیدم.

 

برای دانلود رمان بسنه کلیک کنید

لینک کوتاه مطلب:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
دانلود رمان - رمان بوک - دانلود رمان عاشقانه - رمان رایگان
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان بوک – دانلود رمان – رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.