برای دانلود رمان اوتاکو به سایت رمان بوک خوش آمدید
مقداری از متن رمان اوتاکو از پردیس نیککام :
توی استخر چرکین و سیاه باغ توده ای شناور بود.
کنجکاو استخر را با همان پاهای برهنه و کفش هایی که در دست
داشت دور زد.
شاخه ای از کنار درخت کاج کنار دیوار برداشت.
باد تندی وزید و بوی خون در هوا هم صدا با تار موهای لختش پخش
شد. دستش را روی دماغش گذاشت و حینی که به توده نزدیک میشد غر زد:
آه این دیگه چه کوفتیه بوی سگ مرده می ده!
خم شد و با سر چوب پارچه ی روی توده را کنار زد. شاخه از
دستش توی آب افتاد? و توده ی بوگندو را تکان داد.
هراسان قدمی به عقب برداشت. سکندری خورد و روی زمین افتاد.
لب هایش شوکه تکان خوردند.
_این… این یه جنازه است!
برای دانلود رمان اوتاکو کلیک کنید