برای دانلود رمان اصیل به سایت رمان بوک خوش آمدید
مقداری از متن رمان اصیل از فاطمه ملائی :
آن قدر ذهنش درگیر بود که حتی متوجه ی آقا یوسف هم نشده بود …بیشتر افکارش حولِ محور ماجرای امشب می چرخید ..به هفت تیر آشنایی که دیده بود فکر می کرد و مطمئن بود که آن دونفر زخم خورده ی ماجراهای او هستند . اما چه کسی جرئت کرده بود برگردد و پشت سرش را نگاه کند ؟!
جرعه ای از استکان شاه عباسی نوشید ، همان مزه ی همیشگی را میداد …احساس میکرد حتی بوی برگ های تازه چای را هم استشمام می کند …گرچه تلخ بود اما الحق که این تلخی چه خوب به مزاج اومی ساخت ..
برای دانلود رمان اصیل کلیک کنید